کلاهی که میتواند سکته مغزی را شناسایی کند
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۵۵۶۲
به گزارش نیو اطلس، دانشمندان در آمستردام هلند یک کلاه مخصوص شناسایی امواج مغزی شبیه به کلاه شنا ساختهاند که میتواند سکته مغزی را در همان آمبولانس تشخیص دهد. این کلاه به تشخیص زودهنگام کمک میکند و به بیمار امکان میدهد درمان مناسب را سریعتر دریافت کند.
دانشمندان مرکز پزشکی آمستردام UMC توضیح دادند این کلاه که StrokePointer نام دارد، امکان انجام الکتروانسفالوگرام(EEG) یا نوار مغزی را فراهم میکند که مانند آزمایش امواج مغزی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این ترسناک است، زیرا سلولهای مغز در عرض چند دقیقه شروع به مردن میکنند. بنابراین درمان سریع برای نجات جان بیمار بسیار مهم است.
سکته مغزی یا اصطلاح دقیق آن حوادث مغزی – عروقی نوعی اختلال نورولوژیک ناگهانی است که در اثر اختلال خونرسانی به ناحیهای از بافت مغز رخ میدهد.
به بیان دیگر اگر خونرسانی به قسمتی از مغز دچار اختلال شود و متوقف گردد، این قسمت از مغز دیگر نمیتواند عملکرد طبیعی خود را داشته باشد. این وضعیت را اصطلاحاً سکته مغزی مینامند. سکته مغزی میتواند به عللی مانند بسته شدن یا پاره شدن یکی از رگهای خونرسان مغز ایجاد شود که به ترتیب سکته ایسکمیک و سکته هموراژیک نام دارند. سکته مغزی در مردان بیشتر از زنان است.
معمولاً قبل از بروز سکته مغزی علائم هشدار دهندهای وجود ندارد یا اینکه علائم بسیار جزئی هستند. بعد از بروز سکته مغزی بیمار باید بلافاصله در بیمارستان بستری شود تا از بروز صدمات دائمی به مغز جلوگیری شود. عوارضی که بعد از سکته مغزی ایجاد میشود بستگی به محل سکته و وسعت بافتهای گرفتار شده مغز دارد. عوارض سکته مغزی از عوارض خفیف و گذرا مثل تاری دید تا عوارض فلجکننده دائمی یا حتی مرگ را شامل میشود. اگر این علائم در طول ۲۴ ساعت از بین بروند، این وضعیت را اصطلاحاً حمله ایسکمی گذرا مینامند که یک علامت هشدار دهنده از یک سکته مغزی احتمالی در آینده است. سکته مغزی سومین عامل مرگ و میر در جهان است.
متخصصان، کمتحرکی، مصرف بیرویه نمک و چربی، چاقی، استعمال دخانیات و در مجموع رژیم نامناسب غذایی را عاملی برای حرکت به سمت سکتههای مغزی میدانند.
کلاه جدید چگونه کار میکند؟
این کلاه تشخیص میدهد که رگ خونی مسدود شده مغز بزرگ است یا کوچک. این مهم است، زیرا گام بعدی اقدامات توسط پزشک در آمبولانس تعیین میشود. بدین ترتیب اگر سکته مغزی کوچک باشد، به بیمار رقیق کننده خون داده میشود، اما در صورت بزرگ بودن سکته، مداخله جراحی برای برداشتن لخته خون مورد نیاز است.
این کلاه موجب صرفهجویی در زمان گرانبهای واکنش میشود، زیرا میتوان آمبولانس را به بیمارستان درست هدایت کرد.
پژوهشگران برای آزمایش کلاه امواج مغزی هوشمند خود، مطالعهای را بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ انجام دادند که در آن دستگاه جدید خود را در ۱۲ آمبولانس هلندی به کار گرفتند. آنها با دادههای جمعآوری شده از تقریباً ۴۰۰ بیمار به این نتیجهگیری مطمئن رسیدند که این کلاه میتواند بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک بزرگ را با دقت زیادی تشخیص دهد.
دکتر کوتینیو از اعضای این گروه پژوهشی میگوید: زمانی که صحبت از سکته مغزی به میان میآید، زمان به معنای واقعی کلمه طلاست. هر چه زودتر درمان مناسب را شروع کنیم، نتیجه بهتری خواهد داشت. اگر تشخیص از قبل در آمبولانس مشخص باشد، میتوان بیمار را مستقیماً به بیمارستان مناسب هدایت کرد که باعث صرفهجویی در وقت ارزشمند میشود.
سالانه بیش از ۷.۶ میلیون سکته مغزی ایسکمیک جدید در جهان گزارش میشود. بر اساس اطلاعات جهانی سکته مغزی در سال ۲۰۲۲، بیش از ۶۲ درصد از سکتههای مغزی اتفاق افتاده، سکتههای مغزی ایسکمیک هستند. در حال حاضر، بیش از ۵۰ درصد از بیماران سکته مغزی که از ایسکمیک بزرگ رنج میبرند، بدون درمان عروقی به بیمارستان منتقل میشوند که موجب انتقال مجدد آنها میشود. همین امر درمان عروقی سکتههای مغزی بزرگ را تا ۶۰ دقیقه به تاخیر میاندازد.
ادغام این کلاه با هوش مصنوعی
کلاه StrokePointer در حال تجاریسازی توسط شرکتی به نام TrainecT است که یک شرکت بیرون آمده از دل مرکز پزشکی Amsterdam UMC است.
این شرکت همچنین در حال ساخت یک سیستم هوش مصنوعی است که در آن اندازهگیریها و سنجشهای بیشتری جمعآوری میشود تا الگوریتمی برای بهبود تشخیص سکته مغزی ایسکمیک بزرگ در آمبولانس ایجاد کند.
در وبسایت شرکت TrainecT آمده است: الگوریتم ما با استفاده از بزرگترین پایگاه داده نوار مغزی بیمارستانی جهان برای تشخیص سکته مغزی بزرگ در بیماران مشکوک به سکته حاد به دقت آموزش داده شده است. تحقیقات پیشگامانه ما میزان دقت تشخیصی عالی بیش از ۸۰ درصدی را در شناسایی سکتههای انسداد عروق بزرگ(LVO) در میان بیماران مشکوک به سکته مغزی حاد نشان میدهد.
در بیانیه مطبوعاتی پژوهشگران ذکر شده است که این تحقیقات توسط بنیاد قلب هلند با چهار میلیون یورو برای درمان سریعتر سکته مغزی ایسکمیک تامین شده است.
این مطالعه در مجله Neurology منتشر شده است.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی شاخص بورس افزایش قیمت طلای جهانی قیمت روز خودرو سکته مغزی ایسکمیک سکته های مغزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۵۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهای برهنه نبودهایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بودهایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابلمان قرار دادهایم
وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد، ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد. کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مسأله حجاب ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده است، گفت: وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد.
جماران در خبری نوشت: کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
مشروح گفتوگو با تقی آزاد ارمکی را در ادامه میخوانید:
فرمانده انتظامی کشور چند روز پیش اعلام کرد که «موضوع عفاف و حجاب را کاملا فرهنگی و اجتماعی میبینیم و اصلاً امنیتی و انتظامی نمیبینیم». شما به عنوان جامعه شناس ریشه مسائل اجتماعی از جمله این قضیه را چطور می بینید؟
به نظر من حجاب یک موضوع اساسی نیست، ولی در شرایط امروز دارد اساسی میشود و متأسفانه ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده و درگیری، تزاحم و برخورد هم از دل آن در آمده است. لذا من مسأله حجاب را بیشتر مسأله امنیتی میدانم؛ تا یک مسأله فرهنگی و عقیدتی. یک علت اساسی نگاه من این است که به طور پنهان وارد یک جنگ شدهایم و شاید در موضع پیچیدهترین جنگ زمانه قرار گرفتهایم. یک زمانی جنگ کلاسیک و اشغال سرزمینی بود؛ مثل جنگ عراق علیه ایران که همه آدمها میتوانستند ببینند واقعا جنگ اتفاق افتاده؛ چون سرزمین ما اشغال شده و صدام آثار و نشانههای فرهنگی را ویران کرده بود. امروز بر خلاف گذشته وارد جنگ شدهایم بدون اینکه این اتفاقات بیفتد و این تخریبهای صورت بگیرد. ما الآن در جنگ با همه غرب قرار گرفتهایم.
تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم
یعنی شما هم قائل به «جنگ ترکیبی» هستید که در حاکمیت بر آن تأکید دارند؟
کاملا؛ در جنگ با غرب به معنای وسیع آمریکا، اروپا و حتی روسیه قرار گرفتهایم. تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم و ما در مقابل جهان قرار گرفتهایم و طبیعی است که این شرایط نیاز به اعلام وضعیت امنیتی دارد. یعنی جمهوری اسلامی الآن نمیتواند اعلام کند که ما حکومت نظامی هستیم و کسی حرکت نکند که مبادا نیروهایی اقدام کنند و شرایط جنگی به هم بریزد. مثلا اسرائیل از ترس حمله ایران اعلام شرایط اضطرار کرد و مردم جمع کردن آب و مواد غذایی را شروع کردند و به پناهگاه رفتند. در واقع به نوعی اعلام شد که ایران میخواهد حمله کند و شما آماده باشید. ولی جمهوری اسلامی هیچ وقت اعلام نکرد که امکان دارد اسرائیل ایران را بزند.
شرایط جامعه ایرانی کاملا خاص شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم
به نظر من امروز به طور نانوشته و پنهان حکومت نظامی برقرار شده است. مثلا اگر کسی بخواهد در دانشکده من را ببیند، درها بسته است و هیچ کس به جز دانشجو حق ورود به دانشکده ندارد؛ این وضعیت پنهان به معنای این نیست که شما سراپا در مقابل غرب قرار گرفتهاید و اراده جنگ دارید؛ شرایط جامعه ایرانی کاملا امنیتی شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم. وقتی قصد ورود به جنگ نداریم، باید مسائل داخلی خودمان را حل کنیم.
عرضم این است که حکومت ما مثل اسرائیل به جامعه اعلام نمیکند که من وارد جنگ شدهام. وقتی گفته شد احتمالا تعدادی اشیاء خارجی در آسمان اصفهان بودند، تحت هیچ شرایطی آژیر کشیده نمیشود؛ ولی شرایط امنیتی است و همه نیروهای نظامی و امنیتی آمادهباش صد درصد هستند و پلیس و نیروهای امنیتی در شهر آشکارا حضور گسترده دارند. شما برای این سطح از حضور نیروها در شهر مستمسک نیاز دارید؛ و پدیدهای به نام «حجاب» اینجا موضوعیت پیدا میکند. کنترل انضباط اجتماعی و اخلاق اجتماعی موضوع میشود به خاطر اینکه سادهترین و قابل دسترسترین موضوعی که میتواند جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد و کل نیروها را سازماندهی کند تا وارد قصه شوند، همین است.
تا وقتی شرایط امنیتی از دستور کار جمهوری اسلامی خارج نشود، ماجرای زد و خورد، درگیری و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در سراسر شهرها به نام حجاب باقی خواهد ماند؛ الّا اینکه ما از این شرایط عبور کنیم. یعنی احساس کنیم که نه غرب میخواهد ما را سرنگون کند، نه اسرائیل ارادهای دارد و نه ما اراده ورود به جنگ داریم. یعنی جامعه یواش یواش دارد میفهمد که اسرائیل که نمیخواهد ما را بزند و غرب هم که اراده اشغال سرزمین ندارد که بخواهد جایی را بزند.
جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است
به نظر میرسد اگر در آمریکا دولت جمهوریخواه بر سر کار بود، شرایط پیچیدهتر میشد. مثلا اگر به جای بایدن، ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود، شاید به جنگ هم میرسید. از سوی دیگر آمریکا الآن در قضیه اوکراین درگیر است و نمیخواهد وارد درگیری نظامی دیگری شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
اینها دلایل آمریکایی است که چرا وارد این ماجرا نشدهاند؛ ولی جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است. اما چرا در این شرایطی که اجماع بینالمللی هم وجود دارد، اقدام صورت نمیگیرد؟ این از بحث ما خارج است. ولی جامعه میبیند که همه چیز برای یک جنگ آماده بود ولی انجام نشد؛ پس میگویند که جنگ منتفی است. وقتی این در افکار عمومی شکل بگیرد، گزاره شرایط اضطرار از منظر نظام سیاسی و حضور همه جانبه نیروهای امنیتی منتفی خواهد شد.
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود و باید توجیههای اجتماعی و فرهنگی بدهند. وقتی فرمانده انتظامی کشور میگوید که مسأله ما امنیتی نیست و اجتماعی و فرهنگی است، نشان میدهد که حساسیت امنیتی منتفی است، الآن دنبال توجیهی برای حضورشان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند.
اساسا چرا مسأله حجاب در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت؟ مگر جمهوری اسلامی امروز با بیحجابی رو به رو شده است؟ مگر از روز اول با این مسایل رو به رو نبوده است؟ من معتقدم که ایران از اول با بیحجابی رو به رو بوده است. به دلیل اینکه جامعه ایرانی متنوع است؛ به لحاظ دینی، قومیتی، زبانی، جفرافیای سرزمینی و فرهنگی. ما اصرار کردیم که قالب واحدی در باب حجاب برای زنان طرح کنیم. خود «ارائه قالب واحد» به سرعت درون و بیرون نظام آلترناتیوهای خودش را پیدا کرد. مثلا وقتی روی چادر تأکید شد، قالبهای جدیدی مثل مانتو و روسری آمد و حجاب اداری و حجاب بازار و غیره درون حکومت درست شد.
ما از این غفلت کردهایم که جامعه ای متنوع به لحاظ حجاب بودهایم
یعنی یک تکثر در عین وحدت همیشه شکل گرفته؟
در خود جامعه نگاه کنید. مثلا اقوام مختلف ایرانی یکی از یکی عفیفتر و باحجابتر هستند. البته مفهوم «غیرت» و حمایت از خانه و همسر و ناموس در برخی اقوام بیشتر از جاهای دیگر است. ببینید که در همین اقوام ایرانی چه تنوع حجابی وجود دارد؛ در حالی که خودش خیلی متنوع با حجاب مرکزی و حاشیههای شمالی و جنوبی است، داخل خودش چقدر تنوع به لحاظ موقعیتهای فرهنگی و قبیلهای جاری و ساری هست. شما یک شکل خیلی تاریخی، مهم، مطلوب و قابل دفاع حجاب لری، کردی، آذری، کاشانی، رشتی و... دارید. اصلا جامعه به لحاظ حجاب متنوع بوده و داخل همان مقوله حجاب و بیحجابی قابل حل بوده است. مثلا حجاب خانمهای پیر و جوان را ببینید که چقدر فرق میکند. ما از این غفلت کردهایم که جامعه متنوع به لحاظ حجاب و بیحجابی بودهایم.
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است/ کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است. سختترین دورهای که حجاب رسمی چادر را حاکم کردیم، این را در زیست اجتماعی میدیدیم و در خانه ما جاری بود و در ورزشگاه، عروسی، خلوت و بازار ما وجود داشت. حالا چرا یک دفعه یادشان میآید باید اینها را همسان کند؟ این بر میگردد به قصه مهمی که در جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت؛ و آن «یکسانسازی فرهنگی» است. کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود.
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد
برخی اندیشمندان معتقدند این یکدستسازی در هیچ جای دنیا نتیجه مطلوب نداشته و همه آنها شکست خورده است. از شوروی گرفته تا خود ایران که دوره پهلوی اول به شکل دیگری این یکدستسازی را شاهد بودهایم. این تجربهها نمیتوانست درسآموز باشد؟
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد و قرار نیست به تجربه گوش کنند. بر اساس یک ضرورتهای تاریخی انقلاب اسلامی شکل گرفت و همه گروههای سیاسی و فرهنگی آنجا بودند. وقتی جمهوری اسلامی شکل گرفت، این تنوع را یادمان رفت و به یک ایدئولوژی پناه بردیم. آنجا بود که یواش یواش دموکراسی، توسعه و امثال اینها را تعطیل کردیم. آدمهایی که درون این ایدئولوژی عمل میکنند، دیگران را به نگاه رقیب میبینند؛ لذا به حرف کسی گوش نمیدهند و فقط در گزارههای درون ایدئولوژی عمل میکنند.
مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند
ایرانیان هیچ وقت مردمان بیعفتی نبودهاند؛ تنفروشی همیشه پدیده نظامهای سیاسی است. به نظر من گروههای گنگ که یک نوعی خودشان را با نظام سیاسی هم تنظیم کردهاند، فحشا، دزدی و اعتیاد را دامن میزنند؛ پس فحشا یک پدیده سیاسی است. چون مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند؛ در بدترین شرایط نمیمیرند و در بهترین شرایط مست نمیشوند.